دستای بی ادب
| من خودمم خوب می دونم دستای من بی اَدَبَن وقتی می ریم با هم به پارک یه عالمه گل می کَنَن رو نیمکتای خوشگلش خط می کشن با یک کلید یا می کِشن شکل منو روی تنِ درختِ بید می چسبونن همش آدامس رو سرسره به روی تاب دستای من بی ادبن هر چی رو می کُنن خراب |  | 
شاعر: طیبه شامانی
شماره 15 نبات کوچولو
       + نوشته شده در دوشنبه یکم آبان ۱۳۹۱ ساعت  توسط استاد کوچولو
        | 
       
   
 در این وبلاگ بعضی داستان ها ، اشعار و بازی های چاپ شده در شماره های قبل نبات کوچولو درج می گردد.
	  در این وبلاگ بعضی داستان ها ، اشعار و بازی های چاپ شده در شماره های قبل نبات کوچولو درج می گردد.