قصه نم نم " عکس کره الاغ "
الاغ کوچولو عرعر کرد. بعد هم خندید و فرار کرد!
الاغ کوچولو از دست کی فرار کرد؟ از دست آقای عکاس.
آقای عکاس می خواست از الاغ کوچولو عکس بگیرد.
اما الاغ کوچولو نمی ایستاد. می خندید و فرار می کرد!
الاغ کوچولو دوید، آقای عکاس دوید. آن دوید، این دوید.
آقای عکاس خسته شد. ایستاد و گفت: « ببین کوچولو، از پدر و مادرت عکس گرفتم. تنها تو ماندی. »
روز بعد، پدر و مادر الاغ کوچولو رفتند به عکاسی.
عکس ها چاپ شده بود. آن ها را گرفتند. اما الاغ کوچولو عکس نداشت. ناراحت شد. کمی فکر کرد. بعد هم رفت و عکس خودش را روی کاغذ کشید و گفت:
« این هم عکس من! »

منبع : ماهنامه نبات کوچولو - شماره 4 (گروه سنی 3 تا 6 سال - خردسال)صفحه 10
+ نوشته شده در پنجشنبه سوم آذر ۱۳۹۰ ساعت توسط ویشا
|
در این وبلاگ بعضی داستان ها ، اشعار و بازی های چاپ شده در شماره های قبل نبات کوچولو درج می گردد.