خندونک 6
معلم ورزش: « بخوابید روی زمین و پا دوچرخه بزنید. » یکی از دانش آموزان پایش را بالا گرفت بود، ولی تکان نمی داد. معلم گفت: « چرا رکاب نمی زنی؟ » شاگرد: « آقا اجازه، دوچرخه ما تو سرازیری افتاده! »

یه نفر یه سگ داشت، هر وقت دزد می آمد، سگه رو
می گذاشت توی فرقون و دنبال دزده می دوید!

به یکی می گن: اگه آب نبود، چی می شد؟ می گه:
« اون وقت شنا یاد نمی گرفتیم، بعد غرق می شدیم! »

تصویرگر: بهراه زارع

منبع : ماهنامه نبات کوچولو - شماره 3 (گروه سنی 6 تا 8 سال - نوآموز)
صفحات 18 و 19
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم مهر ۱۳۹۰ ساعت توسط استاد کوچولو
|
در این وبلاگ بعضی داستان ها ، اشعار و بازی های چاپ شده در شماره های قبل نبات کوچولو درج می گردد.